«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏* إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (2) لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3) تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (4) سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5)»
 درآمد: ضرورت شخصیت شناسی امام مهدی
 اهل بیت جملگی نور واحدند. وصف هر امام برای تمام ایشان یکسان اثبات می‌شود. دلیل این مدعا زیارت جامعه کبیره که وصف‌های ارزشی را به ائمه نسبت می‌دهد. بنابر این ضرورت معرفت برای شناخت ائمه روشن می‌شود.
 شناخت فضائل و حقوق اهل بیت   موجب معرفت.
 ضرورت شناخت اهل بیت و آخرین امام در احادیث   لزوم داشتن امام و معرفت  به وی
 قال رسول‌اللهn: «من مات بغیر امام مات میت? جاهلی?»
 امامی که نشناختن او انسان را در حد مرگ جاهلی قرار می‌دهد،   باید انسانی معصوم و هم وزن اسلام باشد، ‌زیرا نجات از مرگ جاهلی در گرو شناختن اسلام و عمل کردن به آن است.
 امام مهدی و مقام امامت
 مقام امامت امام مهدی از مقام نبوت برتر است، زیرا:
 1. حضرت عیسیg که پیامبر است، در عصر ظهور از آسمان فرود آمده و پشت سر امام مهدی نماز می‌گزارد و به ایشان اقتدا می‌کند.
 قال رسول‌اللهn: «کیف انتم و إذا نزل ابن مریم فیکم و امامکم منکم: شما چگونه خواهید بود ان زمان که فرزند مریم در بین شما فرود می‌آید، ولی پیشوای شما از شماست.» (صحیح بخاری)
 اهل سنت اقتدای حضرت عیسی به امام مهدی را متواتر می‌دانند.
 علت اقتدا: امام جماعت باید از همه مأمو‌ها افضل باشد و حضرت مهدی در رتبه امام قرار دارد که برتر از مرتبه رسالت حضرت عیسی است.
 2. برتری مقام امامت از نبوت در آموزه‌های امامت حضرت ابراهیمg: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین‏»
«وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین‏»
 سه پایه اصلی امامت:
 1. نصب امام با تعبیر«إِنِّی جاعِلُکَ ... » آمده است.
 2. برتری امامت از رسالت، زیرا حضرت ابراهیمg در دوره‌ی کهولت به مقام امامت دست یافت.
 امام صادقg : و قد کان ابراهیم نبیا و لیس بامام حتی قال الله: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ»
 3. عصمت با تعبیر «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین» یاد شده یعنی کسی که مرتکب گناه شود (به خود ظلم کرده) به مقام امامت نمی‌رسد.
 امام مهدی عجل الله فرجه از اهل بیت پیامبر علیهم السلام

مهدی موعود از خاندان رسول خداست، و این حقیقت در روایات شیعه و سنی آمده است.

پژوهشگران علت این تصریح را در این دانسته‌اند،‌ پیش بینی می‌شد افراد بسیاری مهدی موعود را از خود بدانند.

صحیح دانستن اخبار و متواتر دانستن «قد تواترت علی إن المهدی من عتر? رسول الله.»

احمد بن حنبل در مسند از رسول خداn: «قیامت بر پا نمی‌شود، جز آنکه زمین از ستم و دشمنی پر گردد، سپس فرمود: آن گاه مردی از عترت یا از اهل بیت من خروج خواهد کرد،‌همان کسی که زمین را از عدل و داد پر می‌کند؛ همان گونه که از دشمنی و ستم پر شده است».

ابن ماجه قزوینی و ترمذی: «المهدی منا اهل البیت»

 مراد از «اهل بیت» : آیا اصطلاح خاص است یا هر کسی به بیت نبی منسوب است؟
 اهل تسنن مهدی را از اهل بیت می‌دانند ولی چون اهل بیت را به معنای عام تصور می‌کنند، منکر وجود امام مهدی به عنوان فرزند امام حسن عسکری شده‌اند.
 جواب:
 1. اهل بیت در لسان پیامبر، اصطلاح خاص است.
 2. روایاتی امام مهدی را از فرزند امام علی و نسل فاطمه زهرا می‌دانند.
 3. روایاتی به تشابه ایشان با پیامبر خدا تصریح می‌کنند.
 نتیجه:
دایره شناخت اهل بیت در این زمینه محدود می‌شود، زیرا آل عقیل، آل عباس، آل جعفر از شمول این اصطلاح خارج می‌شوند. روایات
 پیامبر دست علی را گرفت و فرمود: «سیخرج من صلب هذا فتی یملأ الارض قسطا و عدلا»
 شافعی از ابن عباس از رسول خدا: «علی بن ابی‌طالب امام امت من است و جانشین من در میان آنان است و قائم ، منتظری است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، از فرزنان اوست».
 ابوداود از ام سلمه از رسول خدا: «المهدی من عترتی من ولد فاطم?»
 «القائمُ من وُلدی اسمه اسمی ... و شمائله شمائلی»
 «المهدی مِن وُلدی ... إشبه الناس بی خَلقا و خُلقا»
 ابن حبان؛ قال رسول اللهn: «مردی از اهل بیت من خروج خواهد کرد که هم نام من است و خلق و خوی او همانند خلق و خوی من است».
 نتیجه: روایات فریقین امام مهدی را از اهل بیت دانسته، نام ایشان راه هم نام پیامبر و خلق و خوی ایشان معرفی می‌کند. که بر شخصی معین تطبیق می‌شود.
 امام مهدی خلیف? الله:
 در منابع شیعه و سنی از امام مهدی به عنوان خلیف? الله یاد شده است.
 احادیث شیعه
  «الائم? خلفاء الله عزوجل فی أرضه»  همه اهل بیت=خلیفه‌ی خدا
 احادیثی این مقام را در خصوص امام مهدی بیان کرده اند. «لا تقوم الساع? حتی یقوم قائم للحق منا ... فانه خلیف? الله عزوجل و خلیفتی»
 احادیث اهل سنت
  قال رسول‌اللهn: «فإنه خلیف? الله المهدی» (احمد بن حنبل، ابن ماجه، حاکم نیشابوری، بیهقی، بزار)
 قال رسول‌اللهn: « لا یزال الدین قائما حتی تقوم الساع? او یکون علیکم إثنی عشر خلیف? کلهم من قریش»
 
 نوع خلافت امام مهدی
 در نظر شیعه: خلافت امام مهدی مانند خلافت سایر انبیا و اوصیاست که خداوند آنان را جانشین خود در زمین کرد و امام مهدیg منصوب از ناحیه‌ی خداست، و شایستگی او به دلیل عصمت اوست.
 اهل سنت: چون ایشان امام مهدی را منصوب و معصوم نمی‌دانند، به ناچار از تحلیل معنای خلیف? الله بودن امام مهدی چشم پوشیده و در دیدگاه شیعه مناقشه می‌کنند.
 پاسخ شیعه: برای شناختی معنای خلیف? الله امام مهدی باید در تعبیر «استخلاف» در قرآن درنگ کرده، زیرا فصل الخطاب است: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ‏ فَصْل» و باطلی در آن راه ندارد «لا یَأْتیهِ‏ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمیدٍ»
 
 سه نوع استخلاف در قرآن:
 1. خلافت طبیعی = جایگزینی: «وَ هُوَ الَّذی‏ جَعَلَکُمْ‏ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم‏... »
 استخلاف در زمین: خداوند آیندگان را جایگزین گذشتگان می کند و هر آنچه گذشتگان در اختیار داشتند، جانشینان در اختیار می گیرند
 این خلافت یکی از سنت های حق تعالی درباره‌ی نسل بشری است.
 2. خلافت= وراثت از پیشینیان، جانشین کردن قومی بجای قوم ناشایستی که حجت بر آنان تمام شده را هلاک کرده و قومی دیگر را جانشین آنان می‌سازد. مثل: جانشین کردن بنی اسرائیل به جای آل‌فرعون
 «قالَ‏ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ‏ ... عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ‏ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُون‏» امید به هلاکت دشمنان و جانشینی بنی اسرائیل به جای ایشان
 این خلافت از سنن الهی است که مؤمنان پس از آزمون و احراز شایستگی به مقام خلافت زمین می رسند، این نوع خلافت برای یک نسل یا فردی از افراد قرار داده نشده و اهل سنت خلافت امام مهدی را از این نوع دانسته‌اند.
 3. خلافت انبیا و اوصیا که به طور خاص نماینده خدا در زمین قرار می‌گیرند و خدا خلافت را برای ایشان وضع کرده است.
 مثل خلافت حضرت آدم که شیعه و سنی خلافت حضرت آدم را خلافت خدا می‌دانند.
 خلافت حضرت داود: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ‏ خَلیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ: ص/26» حضرت داود در زمین به نمایندگی از خدا بین مردم داوری می‌کرد. خلافت امام مهدی از این نوع و والاترین نوع خلافت است.
 حکمت این نوع خلافت، ظهور احکام الهی به دست خلیفه‌ی خویش در جوامع انسانی است که شامل: خلافت در تبلیغ، تبیین پیام‌های خدا، تأمین حیات معنوی، هدایت افراد و جامعه به سوی کمال، خلافت در تدبیر جامعه با سیاست گذاری و اجرای احکام و حدودحق تعالی برای برپایی قسط و عدالت.
 پیامدهای خلیف? اللهی امام مهدی:
 1. معرفت به امام موجب نجات از مرگ جاهلی 2. انتظار چنین شخصیتی موجب عبادت 3. امکان اشراف امام به اعمال و رفتار انسان 4. آسودگی خاطر انسان در عملکرد به دلیل معرفت به آموزه‌های دین و مصونیت از خطا 5. امکان پیش‌بینی اهداف امام بر اساس مشی انبیا
شرح خلافت امام مهدی:
 امام مهدی خلیفه خدا در قیام به قسط «شَهِدَ اللَّهُ‏ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیم‏»: آل‌عمران/18
 1. اولوا العلم در ردیف گواهی خدا و فرشتگان
 2. امام باقر در تعیین مصداق اولوالعلم: «فان اولوالعلم الانبیاء و الاوصیاء و هم قیام بالقسط»
 3. هدف انبیا و اوصیا: برپایی قسط   هدف امام مهدی همان هدف انبیاست.
 برپایی قسط در سه ناحیه:
 1. قسط در توحید گرایی با ابطال و نفی شرک
 2. قسط در رفع ظلم اجتماعی با ایجاد عدالت
 3. قسط در ناحیه زدودن گناه و ظلم انسان‌ها به خویش
 امام کاظمg: «یبعث الله عزوجل رجالا فیحیون العدل، فتحیی الارض لاحیاء العدل: خداوند عزوجل مردانی را بر می‌انگیزد  تا عدل را احیا کنند، چون زمین با احیای عدل زنده می‌شود.»
 ظلم پیش از ظهور
 ظلم در روایات به سه نوع تقسیم شده‌است: 1. ظلم نابخشودنی: شرک به خدا  2. ظلم غیر واگذاشتنی: پایمال کردن حق دیگران 3. ظلم بخشودنی: ظلم به خویش و ارتکاب گناه  همه ریشه در شرک خفی و جلی، منشأ ظلم به خویش و دیگران: پیروی از هوا نفس و شیطان
 «أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ فَظُلْمٌ‏ لَا یُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا یُتْرَکُ و ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا یُطْلَبُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ‏ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُتْرَکُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضا» (الْهَنَاتِ: برخی کارهای ناخوشایند)
 از مصادیق ظلم به دیگران: پایمال شدن حقوق اهل بیت
 قال رسول اللهn: «جبرئیل به من چنین خبر داد که ظلم به اهل بیت پایان می پذیرد، آن هنگام که قائم آنان قیام کند... »
 ظلم پیش از ظهور ریشه در شرک خفی و جلی    عدالت بعد از ظهور ریشه در توحید
 عدالت در برابر ظلم به خدا: بر پایی قسط بر اساس توحید
 قال علی: «قَدْ أَلْزَمَ‏ نَفْسَهُ‏ الْعَدْلَ فَکَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْیُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ: خویشتن را به عدالت ملزم ساخته است؛ پس نخستین گام در عدالت او دور کردن هوی و هوس از خویشتن است.»
 عدالت در برابر ظلم به دیگران: درک ارزش برپایی عدالت و معرفت به موقعیت انسان ها و ارزش آنان به عنوان بندگان خدا
 عدالت برای خویش: نجات از شرک خودپرستی و فرونشاندن معبود پنداری نفس و شیطان و زندگی بر مدار توحید در اطاعت و عبادت
 نکته: عدالت در نهضت امام مهدیg: ایجاد محرک های عدالت و بقای آن، با اصلاح باورها بر مدار توحید: 1. تقوای الهی 2. عباد? الله
 
 اوصاف منجی موعود
 الف) انسانی شخصی است نه نوعی و دارای فضایلی برتر از عالم دین شناس
 ب) وی از برگزیدگانی است که خداوند انبیا و اوصیا را از آنان قرار داد.
 ج) پیوند ویژه‌ی این موعود با قرآن به عنوان اهل بیت که پیامدهای هدایت الهی را رقم می‌زند.
 د) از حقوق این موعود: لزوم معرفت، مودت، ولایت و ...
 ه) مقامات این موعود: نصب، عصمت، امامت، احیاگری، خلیف? الله،  ...
 

 

 
 


موضوع :